روز ثبت نام رو به خاطر دارم "دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز" و میدیدم دانشجوهای آینده رو، نه یکی، نه دوتا، نه ده تا، نه صدتا، و من بودم بین این همه دانشجو و من بودم، تنها، همین فقط تنها؛ آموزش کل، امور اداری، امور فرهنگی، امور تحصیلی، امور رفاهی، ... . و ظهر بود و گرم نبود که داغ بود و این من بودم تنهای تنها در گوشه مسجد دانشگاه، یه مسجد بزرگ و باشکوه که غیر از یک مشت آدم خسته و در حال چرت کسی توش پر نمیزد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر